الرحمن علّم القرآن منم و قبر تو حسین جان
نگو چهل روز برا زینب مثه چهل سال گذشت
روزای زینب توی حال و هوای گودال گذشت
بارون مصیبت تو چشامه جای غل و زنجیر روی پام
چادر رقیه شال عزامه
حسین وای وای وای...
*ای بی سر لاله ی پرپر کفنت بوریا شد آخر
با اینکه غارت شده دیگه تموم این کاروان
انگشترت رو آخرش پس گرفتم از ساربان
نبودی ببینی بی بهونه من و میزدن با تازیونه
الهی که زینب زنده نمونه...
حسین وای وای وای...
*واویلا عصر عاشورا صورتم شد شبیه زهرا(س)
تو موج دریا بگو سقا چی دیدی بی تاب شدی
کوچیکه قبرت از خجالت تو علقمه آب شدی
چشای تو روشن ای علمدار ناموست و بردن با دل زار
مجلس شراب و کوچه بازار...
حسین وای وای وای
ه گزارش سرويس انديشه سايت خبري قدس ،در اين كه سر امام حسين عليه السلام كجا دفن شده است، منابع تاريخي شيعه و سني گزارش هاي گوناگوني آورده اند تا آنجا كه شش قول در اين باره گفته شده است.
قول اول: سر به بدن ملحق شده است. اين قول مشترك ميان شيعه و سني است. علماي شيعه، از جمله شيخ صدوق (متوفاي 381 ق)، سيد مرتضي (متوفاي 436 ق)، فتال نيشابوري (متوفاي 508 ق)، ابن نما حلي، سيد ابن طاووس (متوفاي 664 ق) شيخ بهايي و مجلسي اين قول را بيان كرده اند
.شيخ صدوق و پس از او، فتال نيشابوري در اين باره مي نويسند: علي بن حسين عليه السلام همراه زنان (از شام) خارج شد و سر حسين عليه السلام را به كربلا باز گرداند. (1)
سيد مرتضي در اين باره مي گويد: روايت كرده اند كه سر امام حسين عليه السلام با جسد در كربلا دفن شد. (2)
بن شهر آشوب بعد از نقل سخن فوق از سيد مرتضي، از قول شيخ طوسي نقل كرده است كه به همين سبب (ملحق كردن سر امام به بدن و دفن آن) زيارت اربعين (از جانب امامان علهيم السلام) توصيه شده است.
ابن نماي حلي نيز نگاشته است: آنچه از اقوال بر آن مي توان اعتماد كرد، آن است كه بعد از آن كه سر امام در شهرها گردانده شد، به بدن بازگردانده شد و با جسد دفن شد
سيد ابن طاووس نوشته است: اما سر حسين عليه السلام، روايت شده كه سر برگردانده شد و در كربلا با جسد شريفش دفن شد و عمل اصحاب بر اين معنا بوده است
.مجلسي، يكي از وجه هاي استحباب زيارت امام حسين عليه السلام را در روز اربعين، الحاق سرهاي مقدس را به اجساد توسط علي بن حسين عليهما السلام بيان كرده استوي در جاي ديگر بعد از نقل اقوال ديگر در اين باره مي نويسد: مشهور بين علماي اماميه آن است كه سر امام همراه بدن دفن شده است.
برخي انديشمندان اهل تسنن نيز اين قول را بيان كرده اند:
ابوريحان بيروني (متوفاي 440 ق) در اين باره مي نويسد: و في العشرين ردّ راس الحسين عليه السلام الي مجثمه حتي دفن مع جثته...؛ در روز بيستم (صفر)، سر حسين عليه السلام به بدنش ملحق و با آن دفن گرديد.
قرطبي (متوفاي 671 ق) مي نويسد: اماميه مي گويند كه سر حسين عليه السلام پس از چهل روز به كربلا بازگردانده و به بدن ملحق شد و اين روز نزد آنان معروف است و زيارت در آن روز را زيارت اربعين مي نامند.
قزويني نيز نگاشته است: روز اول ماه صفر، عيد بني اميه است، چون در آن روز، سر حسين عليه السلام را به دمشق وارد ساختند و در روز بيستم آن ماه، سر ايشان به بدن، باز گردانده شد.
مناوي (متوفاي 1031 ق) نوشته است: اماميه مي گويند: پس از چهل روز از شهادت، سر به بدن بازگردانده شد و در كربلا دفن قول دوم: در كنار قبر اميرالمومنين عليه السلام
قول سوم: مسجد رقه در كنار فرات؛
قول چهارم: بقيع نزد قبر مادرش فاطمه عليها السلام؛
قول پنجم: دمشق؛
قول ششم: قاهره
.بررسي و تامل در اين اقوال، اين نتيجه را در بردارد كه ديدگاه اول، يعني الحاق سر به بدن، مشهور و مورد اعتماد و عمل علماي شيعه است، از اين رو اين قول قابل اعتنا و پذيرش است و بنا بر گزارش هاي تاريخي اين الحاق در روز بيستم صفر سال 61 بوده است. بنا بر قول مشهور، اين كار توسط امام زين العابدين عليه السلام صورت گرفته است. ( 14)
ماه رمضان سال چهلم فرا رسيد.او براى ديدار و وداع، و هم انجام صله رحم هر شب ميهمان يكى از فرزندان و در كنار آنها بود.افطارى مختصرى كه بنا به دستور او مختصر بود برايش مى آوردند و بر اساس اسناد نوشته ها او بيش از سه لقمه تناول نمى كرد. بهنگامى كه فرزندان به علت محبت و خيرخواهى،پدر را به خوردن بيشتر تشويق مىكردند.امام عليه السلام مىفرمود نه،نمىخورم،دوست دارم خداى را در حالت و وضعيتى ملاقات كنم كه شكم من به پشت چسبيده و در شرايط خالى و گرسنه مانند باشم احب ان القى اله و انا خميص1.
پس از افطار سرگرم عبادت و ذكر و مناجات مى شد.خوابى بس محدود و مختصر داشت، نگاهش به آسمان بيشتر از ديگر ايام بود. توصيه هاى لازم را به هر يك از فرزندان مى كرد،آنها را به رعايت تقوا و پرهيز از گناه سفارش مى كرد.
شب شهادت:
شب شهادت بر اساس اسنادى كه در دست است او در خانه ام كلثوم بود.اما اين كلثوم كيست جاى بحث و سخن است.ظاهرا سه دختر امام كنيه ام كلثوم داشتند دو دختر از فاطمه و دخترى هم از همسرى ديگر.
بر اساس شواهدى كه در دست استشب آخر زندگى در خانه ام كلثوم اول، يعنى زينب كبرى بود و اين از سخنان رد و بدل شده فيما بين آنها و برادران، مخصوصا پس از ضربه خوردن بدست مى آيد.طبق روال سه لقمه اى افطار كرد و به عبادت پرداخت.ولى بسيار مضطرب و مشوش بنظر مى رسيد. و دخترش از او علت آن را پرسيد. ظاهرا چنين جواب شنيد: احساسم اين است كه امشب شب لقاى حق است. در آن شب زياد از اطاق بيرون آمده و به آسمان مى نگريست و مى فرمود به خدا قسم به من دروغ نرسانده اند و داستان دروغ نيست،امشب همان شبى است كه خداى وعده داده است.و الله ما كذبت و ما كذبت و انها الليله اللتى وعد الله...2.
تفكر در شب مرگ:
بگفته جرج جرداق امام عليه السلام در شب مرگ ساعتى زانوها را در بغل گرفت و لحظاتى به فكر فرو رفت.گذشته حيات خود را از روزگاران دور بنظر آورد.بياد آورد:
◄ روزگار كودكى و حيات خود را در خانه پيامبر صلى الله عليه و آله كه سايه او را بر سر داشت و دست پر مهر او را در بازوگيرى از او.
◄ روزگار قبول اسلام و رنجها و مرارتهائى را كه در دوران قبل از هجرت متحمل شده و شايد زجرها و شكنجه هاى ياران و مؤمنان اوليه بود.
◄ شب هجرت و ساعات پر هراس شب را كه به اتكاى پروردگار در بستر رسول خدا صلى الله عليه و آله خوابيد تا او جان سالم را بدر برد و در خدمت رشد بشريت باشد.
◄ دوران پس از هجرت تا زمان مرگ رسول خدا صلى الله عليه و آله كه سراسر آن به جنگ و درگيرى با جاهلان و مشركان گذشت و در فاصله 10 سال 84 غزوه و يا كمتر را پشت سر گذارده بود.
◄ دوران سقيفه و پايه گذارى ها و صدمات و لطمات ناشيه از آن و غصب خلافتى كه سبب شد او 25 سال از دوران عمر خود را بدور از اعمال قدرت اسلامى بگذراند.
◄ ياران و دوستان و وفاداران كه هر كدام يا در ميدان به شهادت رسيدند ويا ترورشدند ويا با مرگ طبيعى رخ به نقاب خاك كشيدند3.
نگرانى و دلتنگى:
از آن همه رنجها و افسردگى دلش گرفت،بويژه از آن بابت كه خود را تنها يافت.با قلبى پر از تاثر آماده مرگ شد.بويژه از آن بابت كه او زحمات پيامبر و مجاهدان و شهداى اسلام را در معرض هدر و تلف مى ديد.
او متاثر است از اينكه دوستان وفادارى چون مالك اشتر،محمد بن ابى بكر،سلمان فارسى،ابوذر،عبد الله خباب و...را از دست داده و برخى از اينان به حيله و نيرنگ كشته شده اند و يا با رنج و تاسف از دار دنيا رفته اند.
او در ذهن خود خيانتكاران و خائنان را به محاكمه مىكشد و بدكاران را نمىبخشد، بويژه آنها كه لطماتى بر پيكر اسلام وارد آورده و زحمات رسول خدا صلى الله عليه و آله را ناديده گرفته اند.در پيشگاه خدا به شكايت مى پردازد و...
اضطراب سراسر وجود زينب را گرفته و نگران است. بنزد پدر مى آيد كه بابا،امشب تو به مسجد مرو،كه دلم نگران است.بگذار ديگرى بجاى تو رود.فرمود: لا مفر من القدر.گريز از قدر و قضاى خدا ممكن نيست.اگر بلاى زمينى باشد بر رفع آن قادرم اگر بلاى آسمانى (مرگ) باشد كه بايد جارى گردد.
دو میلیون دلار برای دعوت نیم ساعته یک فوتبالیست!
يك خانوادۀ عربستانی برای حضور "لیونل مسی" فوتبالیست آرژانتینی در خانۀ خود، مبلغ دو میلیون دلار به وی پرداخت کرد.
به گزارش تعامل، در سفر اخیر "مسی" به عربستان که حواشی متعددی به دنبال داشت، یک خانوادۀ سعودی با پرداخت دو میلیون دلار به وی برای حضور نیم ساعته در منزل آنها، جنجال دیگری به پا کرد.
سایت خبری "وطن" در این باره نوشت: با توجه به شرایط وخیم مردم غزه در زیر بمباران صهیونیست ها و با در نظر گرفتن افزایش روزافزون تعداد فقرا و نیازمندان در عربستان، اقدام این خانوادۀ متمول عربستانی خشم بسیاری از کاربران شبکه های مجازی را برانگیخته و آنان را به اظهار نظرهای تند واداشته است.
مردی به نام علی کریمی
این چند تا عکس رو حیفم اومد نبینید !
حیفم اومد حالا که خود علی کریمی ، اهل این نیست که بگه چه کارهاییه کرده و میکنه ، ساکت بشینم و ساکت بشینیم !!
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
برداشت اول :
این ناکجا آباد ، محل نگهداری بچه های بی سرپرست و بدسرپرسته !
اما علی کریمی ، فارغ از اسم و رسمش ، میره و برای دلخوشی این بچه ها ، باهاشون فوتبال بازی میکنه !
علی کریمی میره جایی که شاید خیلی از آقایون ، از ترس خاک گرفتن بنزهای چند صد میلیونیشون ، از اون طرف ها رد هم نشن !
برداشت دوم :
اون آقایی که روی تخته ، بابک معصومیه ! یه زمانی کاپیتان تیم فوتسال ایران بود و کلی افتخار و برو و بیا داشت ! وقتی سرطان گرفت ، اون همه هزینه ، اون همه درد رو بابک معصومی به دوش داشت و یه نفر کمکش نبود !
بعدها گفت یه روز علی کریمی اومد ملاقاتش ، چک سفید بهش داد ، تمام هزینه های اتاق و بیمارستان رو هم !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
برداشت سوم :
پسری که از اختلالات شدید هورمونی رنج میبرد و به عنوان بلندقدترین ایرانی شناخته میشد ، توی برنامه ماه رمضون ، ازش پرسیدن چه آرزویی داری ؟
گفت سه تا آرزو : سلامتی ، لپ تاپ داشته باشم و علی کریمی رو ببینم !
شبونه ، علی کریمی ، لپ تاپ خرید ، رفت خونه شون ، تمام خرج درمان و اعزامش به آلمان رو داد !
اینه علی کریمی ! اینه یه انسان بزرگ و قابل احترام !
برداشت چهارم:
به روایت یک شخص معمولی:
هیچوقت یادم نمیرود بلوار میرداماد را به سمت خیابان شریعتی رانندگی میکردم. وقتی به چراغ قرمز ۱۸۰ ثانیهایاش برخورد کردم عصبی شدم. تازه از محل کارم تعطیل شده بودم و خیلی خسته بودم.
داشتم دیالوگهای معمولم در مورد چراغ قرمزها و ترافیکهای تهران را زمزمه میکردم که کودکی رو به من کرد و گفت: «آقا فال میگیری» چند قدم آن طرفتر دخترک گلفروش با شاخههای لاله صدا زد: «آقا گل بخردیگه... خواهش میکنم». جملهاش تمام نشده بود که با غرور تمام، شیشه پنجره را بالا دادم تا صدایشان را نشنوم و مزاحم نشوند! وقتی چنین برخوردی را از من دیدند بیخیال شدند و رفتند سراغ راننده اتومبیل کناریام.
رنگ قرمز و مدل ماشین سبب شده بود تا از سایر ماشینها متمایز گردد.
پس از چند ثانیه دیدم پسرک فالگیر با صدای بلند گفت: «بچهها... بچهها بیایین علی کریمیه... بازیکن پرسپولیس...» در یک چشم به هم زدن، پنچ شش نفر از کودکان کار، دور ماشینش را گرفتند. من هم بیاختیار سرم را چرخاندم تا عکسالعمل علی کریمی را ببینم. او با لبخندی دنبالهدار از همه کودکان فال و گل و شکلات گرفت تا آنها را خوشحال کند. چراغ سبز شد و بچهها هنوز بیخیال کریمی نشده بودند. علی کریمی که با بوووووق ماشینهای پشت سرش مواجه شده بود، اتومبیلش را حرکت داد و بعد از چراغ قرمز، ماشینش را نگه داشت. من هم از روی کنجکاوی پشت سر جادوگر ایستادم.
کاپیتان پرسپولیسیها از ماشین پیاده شد و دخترک گلفروش را محکم بوسید و پسری که آدامس میفروخت را بغل کرد. امضا داد و تمام گلهای لاله گلفروش را خرید و چند فال حافظ هم گرفت. برایم عجیب بود. مگر میتوان باور کرد جادوگر که گاهی حوصله خودش را هم ندارد اینطور برخورد کند؟
دخترک گلفروش از فرط خوشحالی نمیدانست چکار کند و بالا و پایین میپرید. کریمی که دیگر نمیدانست چکار کند، با صدایی خشدار گفت: «بچهها باید بروم سر تمرین. دیرم شده.» خداحافظ... خداحافظ» کودکان کار نیز با تشویق چند ثانیهای علی کریمی... کریمی دوستت داریم، او را بدرقه کردند...
برداشت پنجم:
علی کریمی و لباس تیم ملی دختران:
تیم ملی فوتبال دختران زیر ۱۹ سال ایران که راهی رقابتهای مقدماتی قهرمانی آسیا شده بود، مهناز امیر شقاقی را به عنوان سرمربی بالای سر خود میدید.
او در مصاحبهای گفت: «علی کریمی نسبت به فوتبال بانوان توجه خاصی دارد. او یک الگوی ورزشی برای ارتقای روحیه بازیکنان است و جدا از این موضوع، کریمی امکانات و لوازم مورد نیاز ما را تامین کرد». کریمی باز هم ترجیح داد در این مورد صحبتی نکند، امیر شقاقی اما از صحبتها و اقدامات روحیهبخش مرد سال سابق فوتبال آسیا خبر داد و گفت: «کریمی نمیخواست نامش مطرح شود، او برای بازیکنان ما فقط یک شرط گذاشت. کریمی گفت به شرطی این کمکها را انجام میدهد و ادامه خواهد داد که تیم ما گل بزند و مقام بیاورد.»
علی کریمی از این کارهای انسان دوستانه زیاد کرده مثل دیدار از کودکان بی سرپرست و آزاد کردن محمد رضا گلزار بعد چند ساعت از بازداشتگاه در دوبی (روزنامه نود ۲۹ بهمن ۸۶) ساخت یک مدرسه ی ۶ کلاسه در کرج با کمک مهدوی کیا و... . این ها تنها گوشه هایی از میزان جوانمردی و بزرگواری پهلوان علی کریمی است، وجود علی کریمی در چنین دور و زمانه ای برای جامعه ایران زمین، همچون گوهری کمیاب و دُری نایاب، ارزشمند و گرامی است.
حداقل کاری که ما می توانیم برای چنین بزرگ مردی انجام دهیم اینکه آنقدر این ایمیل را برای دوستانمان بفرستیم تا همه بدانند
*امام زمان(عج) درباره ظهور خود چه فرمودهاند؟
ـ مهمترین سخن آن حضرت در این باره مطلبی است که از طریق محمد بن عثمان (دومین نایب خاص) در پاسخ به نامه اسحاق بن یعقوب، بیان فرمودهاند، در آن جا آمده است:
و اما وقت ظهور من به اراده خداوند متعال بستگی دارد، کسانی که وقت آن را تعیین میکنند، دروغگو هستند.
ابوعلی میگوید: از محمد بن عثمان عمروی شنیدم که میگفت: ... و پرسیدم که فرج کی خواهد بود؟ پاسخ آمد: تعیینکنندگان وقت، دروغ میگویند.
در بیان امام مهدی(عج) و روایات سایر ائمه نیز تعیین وقت برای ظهور مردود شمرده شده است، البته حضرت(عج) فرمودهاند: «برای تعجیل فرج، زیاد دعا کنید».
*آیا خود امام زمان(عج) مایل و منتظر ظهور است؟
ـ باید بدانیم که امام زمان(عج) از همه ما بیشتر آرزوی ظهور دارد و برای آن دعا میکند و بارها به شیعیان نیز فرمودهاند: برای تعجیل در ظهورم دعا کنید، آن حضرت با دیدن این همه ظلم و فساد، بیش از ما ناراحت میشود و منتظر روزی است که بتواند عدالت و معنویت و اسلام را در تمام جهان حکمفرما کند.
طبق روایت امام صادق(ع)، منظور از مضطر (ناچار) در آیه ۶۲ سوره نمل، امام زمان(عج) است؛ یعنی ایشان در دوران غیبت در حال ناچاری به سر میبرند و هر آن منتظر پایان این دوران است.
*امام زمان(عج) هنگام ظهور به چه زبانی صحبت میکنند؟
برای نوع گویش امام مهدی(عج) دلیل و مدرک خاصی نداریم، اما بر اساس روایات مربوطه، امام معصوم به همه زبانها آگاه است و با هر کس به زبان خودش سخن میگوید؛ مقتضای امامت نیز همین است، ضمن آنکه حضرت مهدی(عج) در زمان غیبت و در تشرفات نیز به زبان شخص مخاطب سخن گفته است؛ زیرا مقتضای ایجاد ارتباط کلامی نیز همین است.
آری، شاید با توجه به اینکه زبان قرآن و سنت (زبان اسلام) عربی است، در حکومت جهانی حضرت مهدی(عج) نیز زبان رسمی زبان عربی باشد (همان گونه که در دنیای امروز انگلیسی، زبان بینالمللی است) و همه مردم یا غالب آنها به زبان عربی آشنا خواهند شد.
*آیا میتوان وقت ظهور را پیشبینی کرد؟
ظهور امام زمان(عج) به اراده الهی بستگی دارد که در صورت فراهم بودن شرایط، به دستور خداوند تحقق میباید، بنابراین تاریخ آن را فقط خداوند میداند و هیچکس نمیتواند تاریخ دقیق آن را پیشبینی کند، در روایات بیان شده که هر کس وقتی را برای ظهور مشخص کند، دروغگوست.
«مهزم اسدی» از امام صادق(ع) پرسید: فدایت شوم! ظهور قائم آل محمد(عج) و تشکیل دولت حق که در انتظارش هستید، طول کشید؛ این امر کی تحقق خواهد یافت؟.
حضرت(ع) فرمود: تعیینکنندگان وقت ظهور دروغ گویند؛ عجلهکنندگان هلاک میشوند و کسانی که تسلیم هستند، نجات مییابند.
خود امام زمان(عج) در این باره فرمودهاند: ظهور فرج، به اراده خداوند متعال بستگی دارد و کسانی که برای ظهور وقت تعیین میکنند، دروغگو هستند.
بنابراین هیچ کس نمیتواند زمان ظهور را پیشبینی کند، البته ما باید همیشه و در هر لحظه منتظر ظهور باشیم و از عجله، تعیین وقت و گوش سپردن به سخن کسانی که وقت مشخص میکنند، بپرهیزیم و همواره تسلیم امر خداوند باشیم.
*آیا ظهور نزدیک است؟
در این که ما در دوره آخرالزمان به سر میبریم، تردید نداریم؛ اما در چه مقطعی از آخرالزمان، معلوم نیست و تحقق نشانههای عمومی ظهور، دلیل بر تحقق شرایط ظهور نیست؛ زیرا در نشانههای عمومی، چون علایم، غیر حتمی و دارای مراتباند، احتمالهای دیگری هم وجود دارد، امیدواریم که انشاءالله ظهور حضرت نزدیک باشد.
*آیا امام زمان(عج) جمعه ظهور میکند؟
روز جمعه از چند جهت اختصاص به امام زمان(عج) دارد: یکی آنکه ولادت حضرت در آن روز بوده و دیگر آن که ظهور آن حضرت در روز جمعه خواهد بود، ولی وقوع ظهور در روز جمعه امری قطعی نیست؛ اگر چه طبق بعضی از روایات، ظهور در روز جمعه خواهد بود.
*چرا امام زمان(عج) در روز جمعه ظهور میکنند؟ اولاً، حکمت بعضی مسائل برای ما روشن نیست و ممکن است در آینده روشن شود.
ثانیاً، از نظر اسلامی، جمعه عید است و شرافت بسیاری دارد، از این جهت مناسبت دارد که ظهور مهدی(عج) که از اشرف حوادث عالم است، در چنین روز شریفی واقع شود، همانگونه که میلاد با سعادتش در جمعه واقع شده است، زیارت آن حضرت در روز جمعه مستحب به شمار میرود و سفارش شده است.
ثالثاً، مسئله وقوع ظهور در روز جمعه، امری قطعی و تغییرناپذیر نیست.
بسم الله الرحمن الرحیم
دستجرد روستایی است واقع درشهرستان اذرشهردراین روستا زیارتگاهی به نام زیارتگاه زینب خاتون وجود دارد.مردم این روستا این زیارتگاه را مایه خیر وبرکت خود میدانندوروزهای خاص مانند تولد یا شهادت امامان درانجا جمع شده ومولودی خوانده ویاعزا داری می کنند وروز های جمعه در انجا دعای ندبه وزیارت عاشورا می خوانند...................
امسال در تاریخ 1391/10/14در اربعین حسینی از ضریح جدید مقبره زینب خاتون پرده برداری شدو مردم زیادی برای عزا داری اقا اباعبدالله الحسین به این مقبره امده بودند.....اما این مقبره نیز با مشکلاتی از جمله نعمت اب وبرق و کوچک بودن واسفالت نبودن راه مواجه است که امیدواریم با عنایت مسولان و شما ملت عزیز این مشکلات نیز حل بشود ازملت شریف خواهش مندیم باواریز کمک های نقدی به شماره حساب87559نزد بانک تجارت شعبه گوگان به نام هیئت امنای مقبره زینب خاتون(س)از شفاعت ان حضرت وهم دعای اهالی ان منطقه دراین دنیا وهم اخرت بهره مند شویدبرای کسب اطلاعات بیشتر باشماره تلفن09394259856تماس بگیرید
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت
کدهای اختصاصی
http://upload.tehran98.com/img1/w10sm71zijb7g1mql29n.jpg